loading...
فانوس های شهر
باران بازدید : 13 شنبه 1392/10/07 نظرات (0)

مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبار آلود و دور یا خزانی خالی از فریاد و شور مرگ من روزی فرا خواهد رسید روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه از امروز ها، دیروز ها دیدگانم همچو دالان های تار گونه هایم همچو مرمر های سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد و درد می خزند آرام روی دفترم دست هایم فارغ از افسون شعر یاد می آرم که در دستان من روزگاری شعله میزد خون شعر

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 20
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 32
  • بازدید کلی : 547